رهبران سیاسی طالبان در خارج از میز گفتوگوهای صلح و در جریان رایزنیهای خود با کشورهای دیگر، اظهارات جدیدی را در مورد عدم صلاحیت هیئت مذاکرهکننده دولت و ضرورت کنار رفتن اشرف غنی به عنوان پیش شرط تداوم همکاری مطرح کردهاند. برخی، این موضعگیری جدید طالبان را واکنشی به انتخاب بایدن در آمریکا و اعمال فشار بر دولت جدید واشنگتن برای تداوم رویکرد ترامپ در قبال افغانستان تلقی میکنند. اما به نظر میرسد دلایل و انگیزههای دیگری هم در پس این تغییر جهت و رویکرد طالبان وجود داشته باشد که یکی از مهمترین آنها به حاشیه کشاندن بحث آتشبس و توقف خشونتها از سوی طالبان است. اگر چه طالبان با به میان کشیدن پای اشرف غنی میخواهند تشدید درگیریها و خشونتها را به تداوم حضور وی در قدرت نسبت دهند، اما واقعیت این است که مسئله آتشبس و توقف خشونتها بیش و پیش از آنکه یک مسئله و مشکل میان دولت و طالبان باشد، به معضل مهم درون گروهی برای طالبان تبدیل شده است. توافق سیاسی و توقف درگیریها با ایالات متحده آمریکا تجربیات مهمی را در اختیار رهبران سیاسی طالبان قرار داده و آنها را بیش از پیش نسبت به شکنندگی موقعیتشان بهویژه در میان نظامیان طالب که مجاهدین نامیده میشوند،آگاه ساخته است. این نکته را میتوان از سخنان
ملا فاضل مظلوم (فرمانده ارشد نظامی طالبان در دهه ۷۰ شمسی و زندانی سابق زندان گوانتانامو که در زمان امضای توافق آمریکا و طالبان عضو دفتر سیاسی طالبان در قطر بود) درک کرد؛ آنجا که وی مجاهدین را به اطاعت از رهبری خود و حفظ اتحاد و یکپارچگی فرا میخواند و میکوشد قانع کننده نبودن دلایل مخالفان توافق و ضرورت قطع رابطه با القاعده را برای آنها توجیه کند.
با در نظر گرفتن چنین تجربهای است که در مذاکرات صلح با دولت، رهبران و جناح سیاسی طالبان جانب احتیاط را رعایت کرده و حاضر نیستند بدون کسب دستاوردی بزرگ با قبول آتشبس، فرماندهان نظامی را از خود ناراضی کنند و زمینه انشعاب و یا امکان پیوستن آنها به گروههای رقیب چون داعش را افزایش دهند. برکناری اشرف غنی میتواند بخشی از همان دستاورد بزرگ باشد، اما مشکل این است که نظامیان معمولاً برای بده بستانهای سیاسی اعتبار چندانی قائل نیستند و هر چیزی جز پیروزی و در اختیار گرفتن کامل قدرت را شکست به شمار میآورند. ذهنیتی هم که در طول جنگ برای آنها ترسیم شده چیزی جز این نبوده که آینده متعلق به آنها خواهد بود.
بهوجود آوردن تغییر در چنین ذهنیتهایی و مهیا ساختن آنها برای مشارکت در یک فرایند تقسیم قدرت عادلانه کاری بس دشوار است و طالبان به همین خاطر دستکم ۲۰ سال از سایر گروههای نظامی سابق و احزاب سیاسی و مدنی فعلی، عقب هستند. اگر طالبان نتوانند این دوران گذار مهم را طی کنند چه بسا از درون دچار فروپاشی شده و یا شاهد تکرار اتفاقی مشابه با شکلگیری خودشان از درون گروههای جهادی افغانستان باشیم.
نظر شما